قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که جنجال اخیر درباره فعالیت هسته ای کشورمان، یک توطئه حساب شده با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران است و به دلیل آنکه، در این توطئه از عضویت ایران در معاهده منع تولید و گسترش تسلیحات اتمی N P T به عنوان اهرم فشار و نقطه آسیب استفاده می شود، خروج جمهوری اسلامی ایران از این معاهده، ابتدایی ترین و ضروری ترین اقدام است که کوتاهی و تأخیر در انجام آن می تواند پی آمدهای خطرناک و آسیب های غیرقابل جبرانی به دنبال داشته باشد. کیهان دوماه قبل - 21/4/82- طی یادداشتی با عنوان «برای ما چه خوابی دیده اند؟!»، ضمن بررسی مفاد معاهده N P T و موارد متعددی از نقض مواد این پیمان از سوی آمریکا، فرانسه، انگلیس و سکوت معنی دار آژانس بین المللی در برابر این قانون شکنی ها، پیش بینی کرده بود جنجال اخیر آمریکا و اتحادیه اروپا اگر چه در پوشش «نگرانی از دستیابی ایران به سلاح هسته ای» صورت می پذیرد ولی تمامی شواهد و قرائن و اسناد موجود حکایت از آن دارند که هدف اصلی آمریکا و متحدانش، خلع سلاح همه جانبه ایران و تبدیل آن به کشوری ضعیف و ناتوان، شبیه عراق و نهایتاً براندازی آن است. درباره قطعنامه دیروز شورای حکام و تعیین ضرب الاجل برای پذیرش پروتکل ذلت بار 2+93 از سوی ایران، اشاره به چند نکته ضروری است:
1- پروتکل 2+93 در سال 1997 برای امضای کشورهای عضو پیمان N P T پیشنهاد شده و هیچیک از اعضای پیمان ناچار و ملزم به پذیرش آن نشده اند. بنابراین، قطعنامه دیروز شورای حکام که ایران را ملزم به پذیرش این پروتکل کرده و برای آن ضرب الاجل نیز در نظر گرفته است مفهومی غیر از باج خواهی و زورگویی ندارد و با قوانین جاری در آژانس بین المللی که پذیرش این پروتکل را غیراجباری می داند، مغایرت نیز دارد.
2- پذیرش پروتکل 2+93، یک چرخه دومرحله ای دارد. مرحله اول امضای پروتکل از سوی دولت و یا نماینده دولت در آژانس بین المللی است و مرحله دوم، تصویب آن از سوی مجلس است. بنابراین پذیرش پروتکل و تن دادن به الزامات آن فقط هنگامی است که از تصویب مجلس گذشته باشد. از سال 1997 که پروتکل 2+93 پیشنهاد شده است، تا به امروز فقط 32 کشور آن را پذیرفته اند و سایر کشورهای عضو پیمان N P T از پذیرش آن امتناع ورزیده اند. بنابراین چرا باید شورای حکام، برخلاف قوانین جاری بین المللی و در حالی که بسیاری از کشورهای عضو معاهده N P T، حاضر به پذیرش پروتکل الحاقی نیستند، جمهوری اسلامی ایران را ملزم به پذیرش آن کند؟
3- دولت آمریکا فقط به امضای پروتکل 2+93 بسنده کرده و تاکنون، علی رغم درخواست های مکرر آژانس بین المللی از تصویب آن در مجلس نمایندگان آمریکا خودداری ورزیده است. و از آنجا که پذیرش پروتکل منوط به تصویب مجلس نمایندگان کشور عضو است، آمریکا از جمله کشورهای عضو N P T است که هنوز پروتکل الحاقی را نپذیرفته است. مقامات آمریکایی در پاسخ به این سؤال که چرا از پذیرش پروتکل امتناع می ورزند، اعلام می دارند که حاضر نیستند، اطلاعات سری و محرمانه پیرامون زرادخانه اتمی و سلاحهای هسته ای خود را در اختیار دیگران قرار بدهند؛ اکنون سؤال این است که شورای حکام آژانس بین المللی با چه منطق و بر اساس کدام قانون پذیرفته شده بین المللی، جمهوری اسلامی ایران را مجبور به پذیرش این پروتکل می کند؟ و حتی برای آن ضرب الاجل نیز تعیین کرده است؟!
4- در قطعنامه شورای حکام، توقف فوری و کامل فعالیت های غنی سازی اورانیوم، تصویب فوری پروتکل تا پایان ماه اکتبر - 9آبان ماه 82- و اجازه فوری و بی قید و شرط برای بازرسی از تأسیسات اتمی ایران و... خواسته شده است.
تصویب فوری!
تصویب فوری الحاق ایران به پروتکل 2+93، یکی از ذلت بارترین بندهای قطعنامه دیروز شورای حکام است. در این بند، از مجلس شورای اسلامی و سایر نهادهای قانونگذاری و تصمیم گیری کشور، سلب اختیارشده و آژانس بین المللی تأکید دارد که مجلس و سایر مراکز تصمیم گیری ایران بایستی بدون هیچ قید و شرطی تسلیم خواست نامشروع و غیرقانونی آژانس شوند و کمترین حقی برای بررسی و بحث و تبادل نظر درباره پذیرش یا عدم پذیرش پروتکل ندارند. به بیان دیگر، شورای حکام آژانس بین المللی، نه فقط تمامی سازوکارهای قانونی و چرخش امور داخلی در ایران اسلامی را به باد استهزاء گرفته است، بلکه آشکارا و با صراحت، موجودیت جمهوری اسلامی ایران را نفی کرده و با میهن اسلامی ما به عنوان یک کشور دست نشانده آن هم از نوع قرون وسطایی آن، برخورد کرده است.
بدیهی است که مسئولان محترم کشورمان -صرفنظر از گرایش های جناحی و حزبی خود- به این ذلت و خواری تن نمی دهند ولی تن ندادن به این درخواست - یا به بیان گویاتر به این دستور- مستکبرانه کافی نیست بلکه لازمه برخورداری مسئولان از کمترین غیرت و جربزه آن است که سفرای سه کشور پیشنهاد دهنده این قطعنامه یعنی ژاپن، استرالیا و کانادا را به فوریت از ایران اخراج کنند و مادام که دولت های متبوع آنها از نظام و مردم شریف ایران عذرخواهی نکرده اند اجازه بازگشت به آنان داده نشود.
این، کمترین و پیش پاافتاده ترین واکنش منطقی و عزتمندانه در برابر باج خواهی و اهانت دیروز شورای حکام است و بدیهی است که اگر در انجام آن کوتاهی و تساهلی صورت پذیرد به یقین مردم خون داده و خون دل خورده به تکلیف الهی خویش که امام راحل(ره) در وصیت نامه همیشه جاوید خود گوشزد فرموده اند، عمل خواهند کرد و به سفارتخانه های سه کشور مورد اشاره، اجازه حضور در ایران اسلامی و خاستگاه شهیدان خدایی را نخواهند داد اشتباه نکنید! برخورد مردم مسلمان و پاکباخته ایران اسلامی، طرح و برنامه این حزب یا آن جناح سیاسی نیست، عکس العمل انقلابی آنها ریشه در آموزه های اسلامی آنان دارد که ذلت پذیری را ننگ ابدی و گناهی غیرقابل بخشش می دانند.
5 - یک هفته قبل از اجلاس وین- اجلاس شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی- آمریکا با سروصدا قطعنامه ای را به این اجلاس پیشنهاد کرد که در آن از شورای حکام خواسته شده بود، ایران اسلامی را به عنوان نقض کننده پیمان N P T و اقدامات نگران کننده در تولید سلاح هسته ای به شورای امنیت سازمان ملل معرفی کند، ولی چند روز بعد، علی رغم جنجال رسانه ای و تبلیغاتی گسترده ای که پیرامون این قطعنامه برپا شده بود، آمریکا پیشنهاد خود را پس گرفت و دیروز معلوم شد که این مأموریت به سه کشور ژاپن، استرالیا و کانادا واگذار شده است. ارائه پرسروصدای قطعنامه پیشنهادی آمریکا و پس گرفتن آن به فاصله چند روز، حکایت از آن دارد که آمریکایی ها به وضوح از غیرعملی بودن این پیشنهاد باخبر بوده اند و جمهوری اسلامی ایران را قدرتمندتر از آن می دانند که با این تهدیدها و رجزخوانی ها، عرصه را خالی کند و به خواسته استکباری آمریکا و متحدانش تن بدهد. این نکته، نشانه دیگری از توخالی بودن تهدیدهای آمریکاست و مقامات آمریکایی به همین علت تصمیم گرفته اند که هزینه این آبروریزی از کیسه سه کشور ژاپن، استرالیا و کانادا پرداخت شود. یعنی سه کشوری که در معادلات بین المللی به عنوان دنباله های بی اختیار و بی شخصیت آمریکا شناخته می شوند. ژاپن علی رغم قدرت صنعتی برتر خود هنوز نتوانسته است آمریکا را به پذیرش محاکمه نظامیان این کشور که بارها در اوکیناوا به زنان و دختران ژاپنی تجاوز کرده اند وادار کند و سیاستمداران ژاپنی طی چند سال گذشته در برابر تظاهرات مردم اوکیناوا و اعتراض های گسترده آنها که محاکمه نظامیان آمریکایی متجاوز به زنان و دختران ژاپنی را درخواست می کنند، غیر از شرمساری ذلیلانه پاسخی نداشته اند. استرالیا و کانادا نیز در معادلات بین المللی، دوکشور تحت قیمومیت آمریکا و انگلیس تلقی می شوند که در تصمیم سازی ها و سیاستگذاری های خارجی- و حتی در برخی از موارد، سیاست داخلی خود- اختیار چندانی ندارند. بنابراین، سه کشور مورد اشاره حیثیت و آبرویی نداشته اند که در پی قطعنامه پیشنهادی دیروز آنها آسیب ببیند و دقیقاً به همین علت، از سوی آمریکا برای این اقدام مشمئزکننده و مغایر با تمامی اصول و ارزش های شناخته شده بین المللی، انتخاب شده اند و تأسف آور است اگر جمهوری اسلامی ایران به این سه کشور بی حیثیت و بی شخصیت پاسخ دندان شکنی ندهد.
6- با توجه به شواهد و قرائن و رخدادهای اخیر، مخصوصاً قطعنامه دیروز شورای حکام، خروج ایران از پیمان N P T که ورود اولیه به آن نیز غیرقابل توجیه بوده است، کمترین و ابتدایی ترین پاسخ به توطئه مشترک آمریکا و متحدانش است که با همکاری آشکار سازمان ملل طراحی گردیده و به میدان آورده شده است.
7 - آمریکا امروزه در سخت ترین و ضعیف ترین دوران حیات خود قرار دارد و تهدیدهای آن به قول امام راحل ما- رضوان الله تعالی علیه- نشانه وحشت و ترس مقامات آمریکایی از قدرت ملت های مسلمان به ویژه ایران اسلامی است. این تهدیدها نمی تواند و نباید کمترین تأثیری در برخورد قاطعانه و سخت جمهوری اسلامی ایران با آمریکا و متحدانش داشته باشد.
8 - این روزها در برخی از مجامع درباره برخوردهای احتمالی آمریکا و متحدانش با ایران اسلامی زمزمه هایی شنیده می شود از جمله آنکه در صورت خودداری ایران از پذیرش پروتکل ذلت بار 2+93، آمریکا و متحدانش دست به اقداماتی خواهند زد و در این باره از احتمال کارشکنی آنها در صدور نفت ایران سخن می گویند. این تهدیدها، اگر چه تو خالی و برای ایجاد اضطراب است ولی باید توجه داشت که
اولاً؛ آمریکا امروزه در عراق و افغانستان زمین گیر شده و با نفرت و انزجار شدید ملت های مسلمان روبروست.
ثانیاً؛ در صورت وقوع حادثه، نظامیان آمریکایی در افغانستان و عراق به آسانی برای انتقام گیری در اختیار ملت های مسلمان هستند.
ثالثاً؛ بیش از 60 درصد نفت مورد نیاز دنیای غرب از خلیج فارس تأمین می شود و بدیهی است که اگر ایران اسلامی از حق قانونی صدور نفت خود محروم شود، به هیچ کشور دیگری اجازه صدور نفت از منطقه را نخواهد داد و… دهها اهرم قدرتمند دیگر که برای برخورد پشیمان کننده با آمریکا در اختیار ایران اسلامی و سایر ملت های مسلمان است.
9- و بالاخره، اگر قرار بود به این ذلت ها تن بدهیم، انقلاب نمی کردیم. انقلاب اسلامی که با تقدیم صدها هزار شهید، مجروح، آزاده و عبور از عقبه های سخت و نفس گیر همراه بوده است، با هدف حاکمیت ارزش های اسلامی، استقلال و آزادی صورت پذیرفته، و در حالی که طی 25 سال گذشته به هیچیک از زورگویی های دشمن تن نداده ایم، ساده اندیشانه است اگر کسانی تصور کنند که امروزه با وجود ضعف شدید آمریکا و برانگیختگی گسترده ملت های مسلمان علیه شیطان بزرگ، ننگ تسلیم در برابر آمریکا و متحدانش را بپذیریم… اگر کسی در این نکته تردیدی دارد، می تواند در روز حادثه احتمالی صحت و درستی این نظر را به چشم خویش مشاهده کند.
|